قلب من چشم تو

متن مرتبط با «چگونه فراموشت کنم فردمنش» در سایت قلب من چشم تو نوشته شده است

چگونه می توان به تو رسید ؟

  • شنبه 1 اردیبهشت 1397 ساعت 08:25 چگونه می توان به تو رسید ؟اهل بهشتی ؟به سجده ی خدایان می نشینماهل دوزخی ؟زمین را می پوشانم از کفرچگون, ...ادامه مطلب

  • گر ز هجر تو کمر راست کنم بار دگر

  • چهارشنبه 11 مرداد 1396 ساعت 19:26 گر ز هجر تو کمر راست کنم بار دگرغیر بار غم عشقت نکشم بار دگرپیرو قافله عشقم و در جذبه شوقنیست این قافله را قافله سالار دگردل دیوانه کشد در غمت ای سلسله موهر زمانم به سر کوچه و بازار دگریوسف دل به کلافی نخرد زال فلکمی برم یوسف خود را به خریدار دگربا که نالیم که ه, ...ادامه مطلب

  • روی دیدار توأم نیست ، وضو از چه کنم ؟

  • جمعه 23 تیر 1396 ساعت 11:12 روی دیدار توأم نیست ، وضو از چه کنم ؟دیگر این جامه صد وصله رفو از چه کنم ؟قید هستی ، همه جا همره من می آیدبا چنین نامه سیاهی ، به تو رو از چه کنم ؟من که مجنون نشدم ، دشت به دشت از چه روم ؟نام لیلا چه برم ؟ کوی به کوی از چه کنم ؟خود فریبی به چه حد ؟ خسته شدم زینهمه رنگ, ...ادامه مطلب

  • این دل پر درد را چندان که درمان می‌کنم

  • این دل پر درد را چندان که درمان می‌کنمگویا یک درد را بر خود دو چندان می‌کنمبلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرودردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنمچند گویی توبه آن از عشق و زین ره باز گردچون توانم توبه چون این کار از جان می‌کنماز میان جان نگیرد عشق او هرگز کنارکز میان جان هوای روی جانان می‌کنماین , ...ادامه مطلب

  • سلام می کنم

  • به هرکه عشـــق به من می دهد سلامسلام می کنم به چراغبه «چرا» های کودکیبه چال های مهربان گونه ی توسلام می کنم به کوچه  به کلمه ، به چلچله های بی چهچه  به همین سر به هوایی ِسادهسلام می کنم به بی صبری ، به بغض ، به باران  به بیم باز نیامدن نگاه ِتوباورکن من به یک پاسخ کوتاهبه یک سلام سرسری راضی امیغما گلرویی , ...ادامه مطلب

  • چگونه فراموشت کنم

  • خبرهای بد چه زود به گوش می رسندپیغام فرستاده ای که مرا فراموش کنو از من عکسها و نامه هایت را خواسته ایناراحت نشو عشق مندیگر روبرویت ظاهر نخواهم شدبرای آخرین بار برایت می نویسمخاطره هایت برای من کافی استفراموش نکن که دنیا فانی استو خداوندی که دادهجان را از من میگیردپس چگونه فراموشت کنمتا زمانی که جان از بدن بیرون نرفته ؟گل خشکیده ای در میان نامه هایت پیدا کردمتک وتنها آن را نگه خواهم داشتآن را هم برایم زیاده نبینبهترین عشقها رازندگی کرده بودیمتمام شعرهای حزن آلود تو را به یاد من می آوردبریده ام ، زخم خورده ام و خسته امنه جایی دارم و نه مکانیمثل پرنده های بی آشیانه به دیار غربتی راهشان می افتدسرو بلندم تنها به خاطر توراضیم به این سرنوشتاگر اینگونه نوشته آنکه آفریدهخاک سیاهی برایم بیاورباریش مانچو شاعر ترکمترجم : علی اسکندرپور ,چگونه فراموشت کنم,چگونه فراموشت کنم تو را,چگونه فراموشت کنم فردمنش ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها