پنجشنبه 2 آذر 1396 ساعت 12:19 ای کاش می توانستم شاعر نباشماما چگونه می شود از این سرنوشت گریختمردم سرزمین ما خوشبخت انددرکی از شاعر ندارنداورا دلقکی می بینند با حرکاتی شاعرانه دزدی که گنجها و زنها و پارچه های حریربه یغما می برداورا جادوگری می پندارند که در یک آنمس را به طلا بدل می سازدچه طاقت فرساست ادبیاتشعر در سرزمین ما بخاطر خودشبرای پاسداشت و دریافت و معنا خوانده نمی شوداینجا مهم تر از شعر، خودِ شاعر است چند زن در زندگیش بوده اندآیا دوست دختر جدیدی دارد ؟م,توانستم ...ادامه مطلب